اخیراً، یکی از دوستان میخواست در یک شرکت حفاظت از محیط زیست سرمایهگذاری کند، اما با شرکتهای حفاظت از محیط زیست زیادی که در بازار وجود دارد، واقعاً نمیدانستند چگونه انتخاب کنند. امروز، بیایید در مورد چگونگی ارزیابی قدرت یک شرکت حفاظت از محیط زیست صحبت کنیم؟
بیایید ابتدا به وضعیت مالی نگاهی بیندازیم، که یک دماسنج برای عملیات شرکت است. رشد درآمد میتواند نشان دهد که آیا تجارت شرکت در حال گسترش است یا خیر. به عنوان مثال، یک شرکت حفاظت از محیط زیست سال گذشته 100 میلیون یوان درآمد داشت که امسال به 120 میلیون یوان افزایش یافته است. این رشد است و نشان میدهد که تجارت در حال توسعه است. اگر افزایش نداشته باشیم، بلکه کاهش داشته باشیم، باید مراقب باشیم. حاشیه سود نیز بسیار مهم است. حاشیه سود بالا به این معنی است که شرکت کنترل هزینه خوبی دارد و در قیمتگذاری بازار مزیت دارد. برخی از شرکتها قادر به پایین نگه داشتن هزینهها، فروش محصولات یا خدمات با قیمتهای مناسب و داشتن حاشیه سود زیاد هستند. این توانایی آنهاست. نسبت بدهی به دارایی میتواند ریسک مالی یک شرکت را منعکس کند. نسبت بدهی کم، امور مالی شرکت را نسبتاً پایدار میکند. اگر نسبت بدهی خیلی زیاد باشد، زنجیره استعدادها ممکن است در مقطعی شکسته شود.
صحبت از قدرت فنی، یک 'ارز سخت' در صنعت حفاظت از محیط زیست است. صنعت حفاظت از محیط زیست دستخوش بهروزرسانیهای فناوری سریع میشود و شرکتهایی با فناوریهای پیشرفته و منحصربهفرد مانند تقلب در یک بازی هستند و میتوانند در بازار مزیت کسب کنند. ما میتوانیم به سرمایهگذاری تحقیق و توسعه یک شرکت نگاهی بیندازیم. شرکتهایی که مایل به صرف هزینه برای تحقیق و توسعه هستند، عموماً جاهطلب هستند و میخواهند در فناوری پیشرفتهایی داشته باشند. تعداد پتنتها نیز یک شاخص مهم است، زیرا داشتن چندین پتنت نشاندهنده دستاوردهای غنی فناوری یک شرکت است. مانند برخی از شرکتهای بزرگ حفاظت از محیط زیست، آنها اغلب دهها یا حتی صدها پتنت دارند که گواهی بر قدرت فناوری آنهاست. همچنین همکاری فنی وجود دارد و شرکتهایی که از نزدیک با دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی همکاری میکنند میتوانند از منابع تحقیقات علمی خارجی استفاده کنند و سطح فنی آنها اغلب کمتر نیست.
سهم بازار نیز مهم است، درست مانند اندازه قلمرو. شرکتهایی که سهم بازار زیادی دارند معمولاً قدرت قیمتگذاری و نفوذ برند قویتری دارند. به عنوان مثال، در یک منطقه خاص، اگر تجارت تصفیه فاضلاب یک شرکت حفاظت از محیط زیست بیش از نیمی از سهم بازار محلی را به خود اختصاص دهد، میتواند در زمینه قیمتگذاری تا حدودی قدرت چانهزنی داشته باشد و وقتی مردم محلی به تصفیه فاضلاب اشاره میکنند، اولین چیزی که به آن فکر میکنند، همین است که آگاهی از برند را باز میکند. ما باید سهم بازار شرکت را در بازارهای داخلی و بینالمللی و همچنین سهم بازار آن را در میان مشتریان اصلی درک کنیم تا موقعیت آن را در بازار تعیین کنیم.
تجربه پروژه و کیفیت مشتری شرکت را نمیتوان نادیده گرفت. شرکتی با تجربه غنی در پروژههای بزرگ قطعاً قابلیتهای اجرایی خوبی خواهد داشت. درست مانند ساختن خانه، تیم ساختمانی که همیشه خانههای کوچک میسازد و تیم ساختمانی که آسمانخراشها ساخته است، قطعاً قدرتهای متفاوتی خواهند داشت. فناوری، مدیریت و سایر جنبههای درگیر در پروژههای بزرگ حفاظت از محیط زیست پیچیدهتر هستند. توانایی انجام خوب پروژههای بزرگ نشان میدهد که شرکت قابلیتهای اجرایی قابل اعتمادی دارد. و گروههای مشتری با کیفیت بالا، مانند شرکتهای حفاظت از محیط زیست که با دولتها و شرکتهای بزرگ همکاری میکنند، منابع تجاری نسبتاً پایداری دارند. از آنجایی که دولت و شرکتهای بزرگ الزامات بالایی برای حفاظت از محیط زیست دارند، توانایی همکاری با آنها نشان میدهد که قدرت شرکت به رسمیت شناخته شده است و پروژههای آنها عموماً بیشتر است که میتواند تجارت پایداری را برای شرکت به ارمغان بیاورد.
تأثیر محیط سیاست بر شرکتهای حفاظت از محیط زیست بسیار مهم است. صنعت حفاظت از محیط زیست همیشه برای توسعه به سیاستها متکی بوده است و سیاستهای زیستمحیطی و سیاستهای یارانه معرفی شده توسط دولت مستقیماً بر چشمانداز توسعه شرکتها تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، اگر دولت با قدرت طبقهبندی و تصفیه زباله را ترویج دهد، شرکتهایی که در فناوری و خدمات طبقهبندی و تصفیه زباله مزیت دارند، میتوانند در فرصتهای توسعه قرار گیرند. اگر دولت یارانه زیستمحیطی خاصی را کاهش دهد، شرکتهایی که به آن متکی هستند ممکن است با مشکل مواجه شوند. بنابراین، ما باید تحولات سیاست را از نزدیک زیر نظر داشته باشیم تا فرصتها و چالشهای توسعه شرکت را از قبل پیشبینی کنیم.
توانایی و تجربه مدیریت یک تیم نیز بسیار مهم است. یک تیم مدیریتی آیندهنگر و بسیار اجرایی مانند یک سکاندار خوب در یک کشتی است که میتواند شرکت را در رقابت شدید بازار متمایز کند. اگر تیم مدیریتی کوتاهبین باشد و فقط بر منافع فوری تمرکز کند، شرکت قطعاً نمیتواند در درازمدت پیشرفت کند. ما میتوانیم در مورد پیشینه اعضای تیم مدیریتی، اینکه آیا آنها سالها تجربه در صنعت حفاظت از محیط زیست دارند و اینکه آیا آنها با موفقیت شرکت را به رشد و توسعه رساندهاند، اطلاعات کسب کنیم.
در نهایت، ما همچنین باید روند توسعه صنعت را در نظر بگیریم. صنعت حفاظت از محیط زیست به سرعت در حال توسعه است، با زمینههای نوظهوری مانند ذخیرهسازی و تبدیل انرژی تجدیدپذیر و همچنین تجهیزات حفاظت از محیط زیست هوشمند. اگر یک شرکت بتواند از قبل در این زمینهها برنامهریزی کند و پتانسیل توسعه خاصی داشته باشد، قطعاً فضای زیادی برای رشد در آینده وجود خواهد داشت. برعکس، شرکتهایی که راکد میمانند و فقط بر مشاغل سنتی تمرکز میکنند، ممکن است به تدریج توسط بازار حذف شوند.
ارزیابی قدرت یک شرکت حفاظت از محیط زیست مستلزم بررسی جامع از جنبههای مختلف است. امیدوارم این موارد به همه کمک کند تا هنگام انتخاب شرکتهای حفاظت از محیط زیست، قضاوتهای عاقلانهتری داشته باشند.